هویت

ساخت وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

این شهر از حوری اگر چه ازدحام است
وقتی که می بینم تو را کارم تمام است

آشوب افتاده به جان سینه ام باز
چشمان تو مشغول نوعی
. . .

هویت...
ما را در سایت هویت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : زهرا mbab بازدید : 188 تاريخ : چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت: 21:13

بسم الله

 

طب سنتی طبی در جهت اصلاح سبک زندگی است و بیشترین پیام آن را حفظ تندرستی، پیشگیری و خود مراقبتی میتوان عنوان کرد. علت غایی حفظ سلامتی نیز ...

هویت...
ما را در سایت هویت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : زهرا mbab بازدید : 111 تاريخ : چهارشنبه 27 اسفند 1393 ساعت: 14:51

بسم الله


یکی از دوستان نقل میکند که یک روز با یکی از دوستان انگلیسی خود چت میکردم

بهش گفتم کارت خیلی عالی بود.

بهم گفت "بزنم به تخته" سپس گفت: شما مسلمانان حتما به جای این اصطلاح چیزی دارید.

من گفتم ما هم همین را استفاده میکنیم.

رفیقم خیلی تعجب کرد و گفت عجب...!!

بهش گفتم چه چیز عجیبی بود؟

هویت...
ما را در سایت هویت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : زهرا mbab بازدید : 151 تاريخ : جمعه 15 اسفند 1393 ساعت: 3:49

بسم الله

 

غنچه با دلی گرفته گفت:
"زندگی"،
لب ز خنده بستن است،
گوشه ای درون خود نشستن است.

گل به خنده گفت:
"زندگی"،
شكفتن است،
با زبان
سبز راز گفتن است.
گفتگوی
غنچه و گل از درون باغچه،
باز هم به گوش می رسد.
تو چه فكر می كنی؟
راستی كدام یك درست گفته اند؟
من كه فكر می كنم،

گل به راز زندگی اشاره كرده است.
هرچه باشد او
گل است.
گل، یكی دو پیرهن، بیشتر از غنچه پاره كرده است
 
قیصر امین پور
99
هویت...
ما را در سایت هویت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : زهرا mbab بازدید : 247 تاريخ : چهارشنبه 6 اسفند 1393 ساعت: 2:45

بسم رب

یک زن تقریبا پنجاه ساله سفیدپوست به صندلی‌اش رسید و دید مسافر کنارش یک مرد سیاه پوست است.

با لحن عصبانی و ناراحت مهماندار پرواز را صدا کرد و از او پرسید: من روی این صندلی نمی‌نشینم.

مهماندار بهش گفت: مشکل شما چیست؟

زن سفیدپوست گفت: نمی‌تونی ببینی به من صندلی‌ای دادین که کنارش مرد سیاه پوست نشسته، نمی‌تونم کنارش بشینم. شما باید صندلی منو عوض کنید.

مهماندار گفت: خانم؛ لطفا آروم باشین، تمام صندلی‌ها پره. اما من دوباره چک می‌کنم. اگه صندلی خالی پیدا شد شما را راهنمایی می‌کنم جایتان را عوض کنید.

مهماندار رفت و چند دقیقه بعد برگشت و گفت: خانم؛ همانطور که گفتم تمام صندلی‌ها تو این قسمت پره. من با کاپیتانم صحبت کردم و اون هم تائید کرد که تمام صندلی‌های اینجا پره. ما فقط صندلی خالی تو قسمت درجه یک داریم و قبل از اینکه زن سفیدپوست چیزی بگوید، مهماندار ادامه داد: ببینید خیلی معمول نیست که یک مسافر برود و در درجه یک بشیند. با این حال با توجه به شرایط کاپیتان فکر کردند که این مسافری که در کنار شماست، یک مسافر خیلی ناخوشایندی است. مهماندار رو به سیاه پوست کرد و گفت: کاپیتان گفتند که شما تشریف بیاورید درجه یک، چون ما ناراحت هستیم که شما کنار یک مسافر ناخوشایند بشینید.

هویت...
ما را در سایت هویت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : زهرا mbab بازدید : 131 تاريخ : دوشنبه 4 اسفند 1393 ساعت: 17:46